falar com
Alguém deveria falar com ele; ele está tão solitário.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
olhar para baixo
Eu pude olhar para a praia da janela.
نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
expressar-se
Ela quer se expressar para sua amiga.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.
pendurar
A rede pende do teto.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.