لغت

یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

pular sobre
O atleta deve pular o obstáculo.
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.
conhecer
Cães estranhos querem se conhecer.
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
realizar
Ele realiza o conserto.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
alugar
Ele alugou um carro.
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.
falar com
Alguém deveria falar com ele; ele está tão solitário.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
olhar para baixo
Eu pude olhar para a praia da janela.
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
expressar-se
Ela quer se expressar para sua amiga.
صحبت کردن
او می‌خواهد با دوست خود صحبت کند.
pendurar
A rede pende do teto.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
anotar
Ela quer anotar sua ideia de negócio.
یادداشت کردن
او می‌خواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.
ousar
Eu não ousaria pular na água.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
atrasar
O relógio está atrasado alguns minutos.
کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار می‌کند.
desmontar
Nosso filho desmonta tudo!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز می‌کند!