underline
He underlined his statement.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.
jump around
The child is happily jumping around.
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.
vote
One votes for or against a candidate.
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای میدهند.
end
The route ends here.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.