tuvoties
Gliemeži tuvojas viens otram.
نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.
cerēt
Daudzi Eiropā cer uz labāku nākotni.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.
atjaunot
Krāsotājs vēlas atjaunot sienas krāsu.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
nepaspēt
Viņš nepaspēja izveidot mērķi.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.