لغت

کانارا – تمرین افعال

cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/113144542.webp
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/132030267.webp
مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف می‌کند.
cms/verbs-webp/121317417.webp
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد می‌شوند.
cms/verbs-webp/80116258.webp
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی می‌کند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/103232609.webp
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده می‌شود.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/86710576.webp
رفتن
مهمان‌های تعطیلات ما دیروز رفتند.