solve
He tries in vain to solve a problem.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.
sleep in
They want to finally sleep in for one night.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.
kick
In martial arts, you must be able to kick well.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
enjoy
She enjoys life.
لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.