لغت

ليتوانيايی – تمرین افعال

بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا می‌روم.
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت می‌کند؟
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
همراه سوار شدن
آیا می‌توانم با شما همراه سوار شوم؟
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
صحبت کردن
او می‌خواهد با دوست خود صحبت کند.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم می‌زند.