لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/23468401.webp
نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شده‌اند!
cms/verbs-webp/128376990.webp
قطع کردن
کارگر درخت را قطع می‌کند.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/118026524.webp
دریافت کردن
من می‌توانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.
cms/verbs-webp/44159270.webp
برگشتن
معلم مقالات را به دانش‌آموزان برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/123492574.webp
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/122153910.webp
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.