لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا می‌نشیند.
مردن
بسیاری از مردم در فیلم‌ها می‌میرند.
پرسیدن
او راه را پرسید.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شده‌اند.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
بررسی کردن
نمونه‌های خون در این آزمایشگاه بررسی می‌شوند.