لغت

زبان کره‌ای – تمرین افعال

اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده می‌کنند.
دروغ گفتن
وقتی می‌خواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ می‌گوید.