لغت

کانارا – تمرین افعال

گرفتن
او چند هدیه گرفت.
نزدیک شدن
شانس به سویت می‌آید.
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری می‌کنیم.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش می‌دود.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پرونده‌ها کار کند.
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.
مست شدن
او مست شد.
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانه‌ها را نابود می‌کند.
حمل کردن
کامیون کالاها را حمل می‌کند.
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.