لغت

بلاروسی – تمرین افعال

فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!
آگاه بودن
کودک از جدال والدینش آگاه است.
وارد شدن
شما باید با رمز عبور خود وارد شوید.
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش می‌گیرد.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.