لغت

افریکانس – تمرین افعال

بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
بالا کشیدن
هلی‌کوپتر دو مرد را بالا می‌کشد.
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
پوشاندن
لیلی‌های آبی آب را می‌پوشانند.
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازه‌گیری می‌کند.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
برداشتن
او چیزی از یخچال بر می‌دارد.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.
شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
لال کردن
آن مفاجأت او را لال می‌کند.