verreisen
Er verreist gerne und hat schon viele Länder gesehen.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
entnehmen
Er entnimmt etwas dem Kühlfach.
برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.
beten
Er betet still.
دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.
bearbeiten
Er muss alle diese Akten bearbeiten!
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.