لغت

اسپرانتو – تمرین افعال

گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری آنلاین پرداخت می‌کند.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
دنبال کردن
جوجه‌ها همیشه مادرشان را دنبال می‌کنند.
بررسی کردن
او بررسی می‌کند که چه کسی در آنجا زندگی می‌کند.
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد می‌شود.
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.
سوار شدن
بچه‌ها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.