لغت

اردو – تمرین افعال

خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت می‌کند.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا می‌روم.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره می‌دهد.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست می‌شود.
اعتراض کردن
مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.
کُشتن
مار موش را کُشت.
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار می‌کند.
بیرون رفتن
بچه‌ها سرانجام می‌خواهند بیرون بروند.
بخشیدن
من بدهی‌های او را می‌بخشم.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.