لغت

عبری – تمرین افعال

بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
گپ زدن
دانش‌آموزان نباید در کلاس گپ بزنند.
جابجا شدن
همسایه‌های ما دارند جابجا می‌شوند.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت می‌کند.
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
پوشاندن
او موهای خود را می‌پوشاند.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
رفتن
دریاچه‌ای که اینجا بود به کجا رفت؟
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.