لغت

گرجی – تمرین افعال

گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حامله‌اش گوش دهد.
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور می‌کند.
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.
قبول کردن
نمی‌توانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.