لغت

عربی – تمرین افعال

نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانش‌آموزان را اصلاح می‌کند.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون می‌آید.
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.
دور زدن
آنها دور درخت می‌روند.
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیل‌ها حرکت کردند.