لغت

هندی – تمرین افعال

گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حامله‌اش گوش دهد.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشته‌اند.
حرکت کردن
حرکت کردن زیاد سالم است.
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کرده‌اند.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسان‌تر می‌کند.
زدن
دوچرخه‌سوار زده شد.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!
گم شدن
کلید من امروز گم شده!
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.