لغت

بلغاری – تمرین افعال

فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
خواستن
او خسارت می‌خواهد.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار می‌آورد.
دور زدن
آنها دور درخت می‌روند.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی می‌کند.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون می‌آید؟
شمردن
او سکه‌ها را می‌شمارد.
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت می‌گیرند.