لغت

اردو – تمرین افعال

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار می‌کند.
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
باعث شدن
شکر بسیاری از بیماری‌ها را ایجاد می‌کند.
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.