لغت

عبری – تمرین افعال

دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی می‌کند.
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
لغو شدن
پرواز لغو شده است.
دوست داشتن
او گربه‌اش را خیلی دوست دارد.
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای می‌دهند.
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
وارد شدن
وارد شو!
شگفت‌زده شدن
وقتی خبر را دریافت کرد شگفت‌زده شد.