لغت

فرانسوی – تمرین افعال

دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
بیرون رفتن
بچه‌ها سرانجام می‌خواهند بیرون بروند.
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
بالا کشیدن
هلی‌کوپتر دو مرد را بالا می‌کشد.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
لگد زدن
آن‌ها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.
خریدن
آنها می‌خواهند یک خانه بخرند.
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک می‌کنند.
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.