لغت

اسلواکی – تمرین افعال

برگشتن
او نمی‌تواند به تنهایی برگردد.
دانستن
بچه‌ها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد می‌دانند.
بهبود بخشیدن
او می‌خواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
لغو شدن
پرواز لغو شده است.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد می‌زند.
صبحانه خوردن
ما ترجیح می‌دهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.
جابجا شدن
همسایه‌های ما دارند جابجا می‌شوند.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.