کتاب لغت

fa ‫احساسات‬   »   mr भावना

‫56 [پنجاه و شش]‬

‫احساسات‬

‫احساسات‬

५६ [छप्पन्न]

56 [Chappanna]

भावना

[bhāvanā]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی مراتی بازی بیشتر
‫تمایل به انجام کاری داشتن‬ इच्छा होणे इच्छा होणे 1
ic--- ---ē icchā hōṇē
‫ما تمایل به انجام کاری داریم.‬ आमची इच्छा आहे. आमची इच्छा आहे. 1
ā---ī ic-hā--hē. āmacī icchā āhē.
‫ما تمایل به انجام کاری نداریم.‬ आमची इच्छा नाही. आमची इच्छा नाही. 1
Ām-cī--cch---āh-. Āmacī icchā nāhī.
‫ترس داشتن‬ घाबरणे घाबरणे 1
G--b----ē Ghābaraṇē
‫من می‌ترسم.‬ मला भीती वाटत आहे. मला भीती वाटत आहे. 1
m--- bhītī ---a-a --ē. malā bhītī vāṭata āhē.
‫من نمی‌ترسم.‬ मला भीती वाटत नाही. मला भीती वाटत नाही. 1
M-lā-b-ī---vāṭa-- ---ī. Malā bhītī vāṭata nāhī.
‫وقت داشتن‬ वेळ असणे वेळ असणे 1
Vē-a--sa-ē Vēḷa asaṇē
‫او (مرد) وقت دارد.‬ त्याच्याजवळ वेळ आहे. त्याच्याजवळ वेळ आहे. 1
t----ā----ḷa vē----h-. tyācyājavaḷa vēḷa āhē.
‫او (مرد) وقت ندارد.‬ त्याच्याजवळ वेळ नाही. त्याच्याजवळ वेळ नाही. 1
Ty-cyāj-v--a----a-n---. Tyācyājavaḷa vēḷa nāhī.
‫بی حوصله بودن‬ कंटाळा येणे कंटाळा येणे 1
Kaṇṭ--ā y-ṇē Kaṇṭāḷā yēṇē
‫او (زن) بی حوصله است.‬ ती कंटाळली आहे. ती कंटाळली आहे. 1
t- kaṇ-ā-alī --ē. tī kaṇṭāḷalī āhē.
‫او (زن) حوصله دارد.‬ ती कंटाळलेली नाही. ती कंटाळलेली नाही. 1
Tī-kaṇ--ḷ-lē-- -ā--. Tī kaṇṭāḷalēlī nāhī.
‫گرسنه بودن‬ भूक लागणे भूक लागणे 1
Bh--- lāg--ē Bhūka lāgaṇē
‫شما گرسنه هستید؟‬ तुम्हांला भूक लागली आहे का? तुम्हांला भूक लागली आहे का? 1
t---ān-- --ū-a ---alī-----k-? tumhānlā bhūka lāgalī āhē kā?
‫شما گرسنه نیستید؟‬ तुम्हांला भूक लागलेली नाही का? तुम्हांला भूक लागलेली नाही का? 1
Tu---n-------a-lā-----ī -----k-? Tumhānlā bhūka lāgalēlī nāhī kā?
‫تشنه بودن‬ तहान लागणे तहान लागणे 1
T-h-na------ē Tahāna lāgaṇē
‫آنها تشنه هستند.‬ त्यांना तहान लागली आहे. त्यांना तहान लागली आहे. 1
ty-nn--t-hān---ā-al-----. tyānnā tahāna lāgalī āhē.
‫آنها تشنه نیستند.‬ त्यांना तहान लागलेली नाही. त्यांना तहान लागलेली नाही. 1
T----ā------a-l--a--l-----ī. Tyānnā tahāna lāgalēlī nāhī.

‫زبان های مخفی‬

‫با استفاده از زبان، هدف ما بیان آنچه فکر و احساس می کنیم است.‬ ‫پس، درک مهم ترین هدف یک زبان است.‬ ‫اما گاهی اوقات مردم مایل نیستند که همه آنها را درک کنند.‬ ‫در این شرایط، آنها برای خود زبان مخفی اختراع می کنند.‬ ‫زبان مخفی هزاران سال مردم را مجذوب خود کرده است.‬ ‫برای نمونه، ژولیوس سزار برای خود یک زبان مخفی داشت.‬ ‫او پیام های مخفی خود را به تمام نقاط امپراتوری خود می فرستاد.‬ ‫دشمنان او نمی توانستند این اطلاعات رمزی را بخوانند.‬ ‫زبان های مخفی ارتباطات محافظت شده هستند.‬ ‫ما بوسیله زبان مخفی خود را از دیگران متمایز می سازیم.‬ ‫به این طریق نشان می دهیم که ما به یک گروه خاص تعلق داریم.‬ ‫دلایل مختلفی برای استفاده از زبان مخفی وجود دارد.‬ ‫عشّاق همیشه نامه های خود را به رمز می نویسند.‬ ‫برخی از گروه های حرفه ای هم زبان مخصوص به خود دارند.‬ ‫جادوگران، دزدان، و اهل کسب و کار هم برای خود زبان دارند.‬ ‫اما بیشتر اوقات از زبان مخفی برای اهداف سیاسی استفاده می شود.‬ ‫تقریبا از زبان مخفی در تمام جنگ ها استفاده شده است.‬ ‫ارتش و قسمت جاسوسی برای خود متخصّین زبان مخفی دارند.‬ ‫رمز شناسی علم کد گذاری است.‬ ‫کدهای مدرن بر اساس فرمول های پیچیده ریاضی ساخته می شوند.‬ ‫ولی برای رمز گشائی بسیار دشوار هستند.‬ ‫بدون زبان رمز، زندگی ما غیر قابل تصور خواهد بود.‬ ‫امروز در همه جا از اطلاعات رمزگذاری شده استفاده می شود.‬ ‫کارت های اعتباری و ای-میل ها - همه چیز با کد کار می کنند.‬ ‫زبان مخفی بخصوص برای کودکان هیجان انگیز است.‬ ‫آنها به تبادل پیام های مخفی با دوستان خود عشق می ورزند.‬ ‫زبان مخفی همچنین برای رشد کودکان مفید است...‬ ‫این زبان ها خلاقیّت و احساس را برای زبان افزایش می دهند!‬