کتاب لغت

fa ‫در مطب دکتر‬   »   mr डॉक्टरकडे

‫57 [پنجاه و هفت]‬

‫در مطب دکتر‬

‫در مطب دکتر‬

५७ [सत्तावन्न]

57 [Sattāvanna]

डॉक्टरकडे

[ḍŏkṭarakaḍē]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی مراتی بازی بیشتر
‫من وقت دکتر دارم.‬ माझी डॉक्टरकडे अपॉईंटमेंट आहे. माझी डॉक्टरकडे अपॉईंटमेंट आहे. 1
mā--ī ḍŏkṭa--kaḍ--ap--īṇṭa--------ē. mājhī ḍŏkṭarakaḍē apŏ'īṇṭamēṇṭa āhē.
‫من ساعت ده ‫وقت دکتر دارم.‬ माझी भेट १० वाजता आहे. माझी भेट १० वाजता आहे. 1
Mā-h----ēṭ- ---vā-----ā--. Mājhī bhēṭa 10 vājatā āhē.
‫اسم شما چیست؟‬ आपले नाव काय आहे? आपले नाव काय आहे? 1
Āpa-ē-n-va-kā-a--h-? Āpalē nāva kāya āhē?
‫لطفاً در اتاق انتظار تشریف داشته باشید.‬ कृपया प्रतीक्षालयात बसा. कृपया प्रतीक्षालयात बसा. 1
Kr̥pa-ā---a--k--layāta b-s-. Kr̥payā pratīkṣālayāta basā.
‫دکتر الان می‌آید.‬ डॉक्टर येतीलच एवढ्यात. डॉक्टर येतीलच एवढ्यात. 1
Ḍ-kṭa-a-y---l----ēvaḍ--āt-. Ḍŏkṭara yētīlaca ēvaḍhyāta.
‫بیمه کجا هستید؟‬ आपल्याकडे कोणत्या विमा कंपनीची पॉलिसी आहे? आपल्याकडे कोणत्या विमा कंपनीची पॉलिसी आहे? 1
Āp----k-ḍ- -ōṇat---v-m- k--p--īc--p-li-- āh-? Āpalyākaḍē kōṇatyā vimā kampanīcī pŏlisī āhē?
‫چکار می‌توانم برای شما انجام دهم؟‬ मी आपल्यासाठी काय करू शकतो? / शकते? मी आपल्यासाठी काय करू शकतो? / शकते? 1
M--āp-----āṭhī -āy--k-r- ------?-/ -a--tē? Mī āpalyāsāṭhī kāya karū śakatō? / Śakatē?
‫درد دارید؟‬ आपल्याला काही त्रास होत आहे का? आपल्याला काही त्रास होत आहे का? 1
Āp--y-lā--ā-- --ās--h-ta---- kā? Āpalyālā kāhī trāsa hōta āhē kā?
‫کجا درد می‌کند؟‬ कुठे दुखत आहे? कुठे दुखत आहे? 1
K-ṭhē --------ā--? Kuṭhē dukhata āhē?
‫من همیشه کمر درد دارم.‬ मला नेहमी पाठीत दुखते. मला नेहमी पाठीत दुखते. 1
Ma-ā-n----ī -ā----a-d--h---. Malā nēhamī pāṭhīta dukhatē.
‫من اغلب سردرد دارم.‬ माझे नेहमी डोके दुखते. माझे नेहमी डोके दुखते. 1
Mājh--n-h--ī ḍōk----khatē. Mājhē nēhamī ḍōkē dukhatē.
‫من گاهی اوقات شکم درد دارم.‬ कधी कधी माझ्या पोटात दुखते. कधी कधी माझ्या पोटात दुखते. 1
Ka--ī-kadh---ā--yā--ō---a d-k-a--. Kadhī kadhī mājhyā pōṭāta dukhatē.
‫لطفآ لباس بالاتنه خود را دربیاورید!‬ कमरपर्यंतचे कपडे काढा. कमरपर्यंतचे कपडे काढा. 1
K--ara--ry-nta-- --p-ḍē kā--ā. Kamaraparyantacē kapaḍē kāḍhā.
‫لطفآ روی تخت دراز بکشید!‬ तपासणी मेजावर झोपा. तपासणी मेजावर झोपा. 1
T-p-sa-ī-mējā-ar- jhō-ā. Tapāsaṇī mējāvara jhōpā.
‫فشارخون شما خوب است.‬ आपला रक्तदाब ठीक आहे. आपला रक्तदाब ठीक आहे. 1
Ā--l--rak-a-ā-a-ṭh--a ā-ē. Āpalā raktadāba ṭhīka āhē.
‫من یک آمپول برایتان می‌نویسم.‬ मी आपल्याला एक इंजेक्शन देतो. / देते. मी आपल्याला एक इंजेक्शन देतो. / देते. 1
M---p-ly-l----- in̄----ana -ēt---/ D--ē. Mī āpalyālā ēka in̄jēkśana dētō. / Dētē.
‫من برایتان قرص می‌نویسم.‬ मी आपल्याला थोड्या गोळ्या देतो. / देते. मी आपल्याला थोड्या गोळ्या देतो. / देते. 1
M---p-lyā-- ---ḍ-ā--ōḷ-- --t---/-D--ē. Mī āpalyālā thōḍyā gōḷyā dētō. / Dētē.
‫ من یک نسخه برای داروخانه به شما می‌دهم.‬ मी आपल्याला औषधे लिहून देतो. / देते. मी आपल्याला औषधे लिहून देतो. / देते. 1
M- -p-lyāl--auṣa--- -ih--a d-t-. /-Dēt-. Mī āpalyālā auṣadhē lihūna dētō. / Dētē.

‫کلمات بلند، کلمات کوتاه‬

‫طول کلمه به مطالب آموزنده آن بستگی دارد.‬ ‫این نکته را یک مطالعه آمریکایی نشان داده است.‬ ‫پژوهشگران کلماتی را از ده زبان اروپایی مورد بررسی قرار دادند.‬ ‫این کار بوسیله کامپیوتر صورت گرفت.‬ ‫کامپیوتر واژه های مختلف را توسّط یک برنامه تجزبه و تحلیل کرد.‬ ‫در این فرآیند، محتوای آموزنده آن با استفاده از یک فرمول محاسبه گردید.‬ ‫نتایج روشن بود.‬ ‫هرچه یک کلمه کوتاه تر بود، محتوای کمتری را منتقل می کرد.‬ ‫جالب است که، ما از کلمات کوتاه بیشتر از کلمات طولانی استفاده می کنیم.‬ ‫دلیل این امر را می توان در کارآئی سخن یافت.‬ ‫وقتی که ما صحبت می کنیم، بر روی مهم ترین چیز تمرکز می کنیم.‬ ‫بنابراین، کلمات بدون اطلاعات زیاد نباید بیش از حد طولانی باشند.‬ ‫این مسئله تضمین می کند که ما زمان زیادی را بر روی مطالب بی اهمیت صرف نمی کنیم.‬ ‫این همبستگی بین طول و محتوای جمله دارای مزیت دیگری نیز هست.‬ ‫این امر تضمین می کند که محتوای آموزنده همواره یکسان باقی می ماند.‬ ‫بدین معنی که، ما همیشه در یک دوره معین زمانی یک مقدار سخن می گوئیم.‬ ‫به عنوان مثال، ما می توانیم از چند کلمه طولانی استفاده کنیم.‬ ‫امّا، به جای آن می توانیم از کلمات کوتاه زیادی هم استفاده کنیم.‬ ‫این انتخاب ما مهم نیست: محتوای مطلب یکسان باقی می ماند.‬ ‫درنتیجه، سخن ما آهنگ یکنواختی دارد.‬ ‫این مسئله کار شنیدن شنوندگان را آسان تر می کند.‬ ‫اگر همیشه مقدار اطلاعات تغییر کند، این امر کار را دشوار می کند.‬ ‫شنوندگان نمی توانند خود را با سخن ما هماهنگ کنند.‬ ‫درک کلام هم دشوار خواهد شد.‬ ‫کسی که می خواهد سخن او به بهترین وجه درک شود، باید از کلمات کوتاه استفاده کند.‬ ‫زیرا که کلمات کوتاه بهتر از کلمات بلند درک می شوند.‬ ‫بنابراین، اصل این است که: Keep It Short and Simple! (کلام خود را کوتاه و ساده نگه دارید!)‬ ‫به طور خلاصه: KISS!‬