کتاب لغت

fa ‫ورزش‬   »   it Sport

‫49 [چهل و نه]‬

‫ورزش‬

‫ورزش‬

49 [quarantanove]

Sport

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی ایتالیایی بازی بیشتر
‫تمرین می‌کنی؟‬ Fai dello sport? Fai dello sport? 1
‫بله، من باید تمرین داشته باشم.‬ Sì, devo fare del movimento. Sì, devo fare del movimento. 1
‫من به باشگاه ورزشی می‌روم.‬ Vado in una società sportiva. Vado in una società sportiva. 1
‫ما فوتبال بازی می‌کنیم.‬ Giochiamo a calcio. Giochiamo a calcio. 1
‫گاهی اوقات شنا می‌کنیم.‬ Qualche volta nuotiamo. Qualche volta nuotiamo. 1
‫یا اینکه دوچرخه سواری می‌کنیم.‬ Oppure andiamo in bicicletta. Oppure andiamo in bicicletta. 1
‫شهر ما یک استادیوم فوتبال دارد.‬ Nella nostra città c’è uno stadio. Nella nostra città c’è uno stadio. 1
‫یک استخر با سونا هم دارد.‬ C’è anche una piscina con la sauna. C’è anche una piscina con la sauna. 1
‫و یک زمین گلف هم اینجا هست.‬ E c’è un campo da golf. E c’è un campo da golf. 1
‫تلویزیون چه برنامه ای دارد؟‬ Cosa c’è in televisione? Cosa c’è in televisione? 1
‫الان یک بازی فوتبال در حال پخش است.‬ Stanno dando una partita di pallone. Stanno dando una partita di pallone. 1
‫تیم آلمان در مقابل تیم انگلیس بازی می‌کند.‬ La squadra tedesca sta giocando contro quella inglese. La squadra tedesca sta giocando contro quella inglese. 1
‫کی برنده می‌شود؟‬ Chi vince? Chi vince? 1
‫نمی‌دانم.‬ Non ne ho idea. Non ne ho idea. 1
‫فعلا بازی مساویست.‬ Al momento sono pari. Al momento sono pari. 1
‫داور اهل بلژیک است.‬ L’arbitro viene dal Belgio. L’arbitro viene dal Belgio. 1
‫الان پنالتی شد.‬ Adesso c’è un rigore. Adesso c’è un rigore. 1
‫گل! یک بر هیچ.‬ Gol! Uno a zero! Gol! Uno a zero! 1

‫تنها کلمات با صلابت باقی می مانند!‬

‫کلماتی که به ندرت از آنها استفاده می شود، بیشتر از کلماتی که مکرّر به کار می روند، تغییر می کنند.‬ ‫این امر می تواند با توجه به قوانین تکامل باشد.‬ ‫ژن های مشترک در طول زمان کمتر تغییر می کنند.‬ ‫شکل آنها با ثبات تر است.‬ ‫این موضوع ظاهرا در مورد کلمات هم صادق است!‬ ‫در این رابطه افعّال انگلیسی مورد بررسی قرار گرفتند.‬ ‫در این تحقیق، اشکال فعلی افعّال با اشکال قدیمی آنها مقایسه شد.‬ ‫در انگلیسی، ده تا از رایج ترین افعّال بی قاعده هستند.‬ ‫اکثر افعّال دیگر با قاعده هستند.‬ ‫امّا در قرون وسطی، بسیاری از افعّال بی قاعده بودند.‬ ‫افعّال بی قاعده ای که به ندرت مورد استفاده قرار گرفته بودند، به فعل با قاعده تبدیل شدند.‬ ‫در عرض 300 سال، تقریبا هیچگونه فعل بی قاعده ای در انگلیسی باقی نخواهد ماند.‬ ‫مطالعات دیگری نشان می دهند که زبان ها هم مانند ژن ها انتخاب شده اند.‬ ‫محقّقان کلمات رایج زبان های مختلف را با همدیگر مقایسه کرده اند.‬ ‫در این تحقیق، آنها کلمات مشابه هم معنی را انتخاب کردند.‬ ‫نمونه ای از این واژه ها: water، Wasser، vatten هستند.‬ ‫این کلمات دارای یک ریشه هستند و در نتیجه شبیه به یکدیگرند.‬ ‫چون استفاده از این کلمات ضروری هستند، از آنها مکرّر در همه زبان ها استفاده می شود.‬ ‫به این ترتیب، آنها قادر به حفظ شکل خود بوده اند- و امروز به صورت مشابه وجود دارند.‬ ‫لغاتی که استفاده از آنها ضرورت کمتری دارند بسیار سریعتر تغییر می کنند.‬ ‫و در عوض، کلمه دیگری جایگزین آن شده است.‬ ‫لغاتی که در زبان های مختلف به ندرت مورد استفاده قرار می گیرند را می توان به این طریق تشخیص داد.‬ ‫چرا تغییر در کلماتی که به ندرت از آنها استفاده می شود همچنان نامشخص است.‬ ‫این امکان وجود دارد که آنها اغلب در جای خود مورد استفاده قرار نگرفته اند، و یا درست تلفّظ نشده اند.‬ ‫به این دلیل که گویندگان با آنها آشنا نیستند.‬ ‫شاید هم به این دلیل باشد که کلمات باید همیشه شکل خود را حفظ کنند.‬ ‫زیرا تنها در این صورت می توانند به درستی درک شوند.‬ ‫و واژه ها برای این که معنای آن درک شود وجود دارند ...‬