کتاب لغت

fa ‫خواهش کردن درمورد چیزی‬   »   no be om noe

‫74 [هفتاد و چهار]‬

‫خواهش کردن درمورد چیزی‬

‫خواهش کردن درمورد چیزی‬

74 [syttifire]

be om noe

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی نروژی بازی بیشتر
‫امکان دارد موهای مرا کوتاه کنید؟‬ Kan du klippe håret mitt? Kan du klippe håret mitt? 1
‫لطفاً خیلی کوتاه نشود.‬ Vennligst ikke for kort. Vennligst ikke for kort. 1
‫لطفاً کمی‌کوتاهتر.‬ Litt kortere, takk. Litt kortere, takk. 1
‫ممکن است این عکسها را ظاهر کنید؟‬ Kan du fremkalle disse bildene? Kan du fremkalle disse bildene? 1
‫عکسها روی سی دی هستند.‬ Bildene er på CDen. Bildene er på CDen. 1
‫عکس ها روی دوربین هستند.‬ Bildene er i kameraet. Bildene er i kameraet. 1
‫می‌توانید این ساعت را تعمیر کنید؟‬ Kan du reparere denne klokka? Kan du reparere denne klokka? 1
‫شیشه شکسته است.‬ Glasset er knust. Glasset er knust. 1
‫باتری خالی است.‬ Batteriet er tomt. Batteriet er tomt. 1
‫ممکن است این پیراهن را اتو کنید؟‬ Kan du stryke skjorta? Kan du stryke skjorta? 1
‫ممکن است این شلوار را تمیز کنید؟‬ Kan du rense buksa? Kan du rense buksa? 1
‫ممکن است این کفش را تعمیر کنید؟‬ Kan du reparere skoene? Kan du reparere skoene? 1
‫ممکن است به من یک فندک (آتش) بدهید؟‬ Kan du gi meg fyr? Kan du gi meg fyr? 1
‫شما کبریت یا فندک دارید؟‬ Har du fyrstikker eller en lighter? Har du fyrstikker eller en lighter? 1
‫شما زیرسیگاری دارید؟‬ Har du et askebeger? Har du et askebeger? 1
‫شما سیگار برگ می‌کشید؟‬ Røyker du sigarer? Røyker du sigarer? 1
‫شما سیگار می‌کشید؟‬ Røyker du sigaretter? Røyker du sigaretter? 1
‫شما پیپ می‌کشید؟‬ Røyker du pipe? Røyker du pipe? 1

‫یادگیری و خواندن‬

‫یادگیری و خواندن به هم مربوط هستند.‬ ‫مسلما، این امر به ویژه در مورد یادگیری زبان خارجی صادق است.‬ ‫کسی که می خواهد یک زبان جدید یاد بگیرد باید مطالب زیادی را بخواند.‬ ‫وقتی ما ادبیات یک زبان خارجی را می خوانیم، تمام جمله های آن را به دقّت می خوانیم. ‬ ‫مغز ما لغت و دستور زبان را در یک چهارچوب فرا می گیرد.‬ ‫این کار به مغز کمک می کند تا مطالب جدید را به آسانی ذخیره کند.‬ ‫به خاطر آوردن کلمات فردی برای حافظه ما هم دشوار است.‬ ‫با خواندن، ما یاد می گیریم که کلمات چه معنی می توانند داشته باشند.‬ ‫در نتیجه، احساسی نسبت به زبان جدید پیدا می کنیم.‬ ‫طبیعتا، ادبیات زبان خارجی نباید بیش از حد دشوار باشد.‬ ‫داستان های کوتاه مدرن یا رمان های جنائی اغلب سرگرم کننده هستند.‬ ‫مزیت روزنامه ها این است که همیشه منتشر می شوند.‬ ‫کتاب های کودکان یا کتاب های فکاهی هم برای یادگیری مناسب هستند.‬ ‫تصاویر درک زبان جدید را تسهیل می کنند.‬ ‫هر ادبیاتی را که انتخاب کنید باید سرگرم کننده باشد.‬ ‫این بدان معناست که، حواث زیادی باید در داستان اتفاق بیفتد تا زبان تنوّعداشته باشد.‬ ‫اگر مطلب خاصی را نیافتید، می توانید از کتاب های درسی خاصی استفاده کنید.‬ ‫کتاب های بسیاری با متون ساده برای مبتدیان وجود دارد.‬ ‫استفاده مداوم از یک فرهنگ لغت هنگام خواندن مهم است.‬ ‫هر زمان که معنی یک کلمه را درک نمی کنید، به فرهنگ لغت مراجعه کنید.‬ ‫مغز ما با خواندن فعّال می شود و مطالب جدید را به سرعت یاد می گیرد.‬ ‫مغز برای تمام کلماتی که شخص درک نمی کند، یک پرونده باز می کند.‬ ‫به این ترتیب اغلب می توان این کلمات را بازبینی کرد.‬ ‫این کار همچنین به برجسته کردن کلمات نا آشنا در متن کمک می کند.‬ ‫و شما بعدا آن ها را بلافاصله می شناسید.‬ ‫اگر هر روز مطالبی را یک زبان خارجی بخوانید پیشرفت شما بسیار سریع تر خواهد بود.‬ ‫زیرا مغز ما به سرعت تقلید زبان جدید را می آموزد.‬ ‫حتی می تواند زمانی فرا رسد که شما به زبان خارجی فکر کنید.‬