کتاب لغت

fa ‫صفت ها 3‬   »   ca Adjectius 3

‫80 [هشتاد] ‬

‫صفت ها 3‬

‫صفت ها 3‬

80 [vuitanta]

Adjectius 3

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی کاتالان بازی بیشتر
‫او (زن) یک سگ دارد.‬ Ella té un gos. Ella té un gos. 1
‫سگ بزرگ است.‬ El gos és gran. El gos és gran. 1
‫او (زن) یک سگ بزرگ دارد.‬ Té un gos gran. Té un gos gran. 1
‫او یک خانه دارد.‬ Ella té una casa. Ella té una casa. 1
‫خانه کوچک است.‬ La casa és petita. La casa és petita. 1
‫او (زن) یک خانه ی کوچک دارد.‬ Té una casa petita. Té una casa petita. 1
‫او (مرد) در هتل زندگی می‌کند.‬ Ell viu en un hotel. Ell viu en un hotel. 1
‫هتل ارزان است.‬ L’hotel és barat. L’hotel és barat. 1
‫او در یک هتل ارزان اقامت دارد.‬ Ell s’allotja en un hotel barat. Ell s’allotja en un hotel barat. 1
‫او یک خودرو دارد.‬ Ell té un cotxe. Ell té un cotxe. 1
‫خودرو گران است.‬ El cotxe és car. El cotxe és car. 1
‫او یک خودروی گران دارد.‬ Té un cotxe car. Té un cotxe car. 1
‫او (مرد) یک رمان می‌خواند.‬ Ell llegeix una novel•la. Ell llegeix una novel•la. 1
‫رمان خسته کننده است.‬ La novel•la és avorrida. La novel•la és avorrida. 1
‫او (مرد) یک رمان خسته کننده می‌خواند.‬ Llegeix una novel•la avorrida. Llegeix una novel•la avorrida. 1
‫او (زن) یک فیلم تماشا می‌کند.‬ Ella mira una pel•lícula. Ella mira una pel•lícula. 1
‫فیلم مهیج است.‬ La pel•lícula és emocionant. La pel•lícula és emocionant. 1
‫او (زن) یک فیلم مهیج تماشا می‌کند.‬ Ella mira una pel•lícula emocionant. Ella mira una pel•lícula emocionant. 1

‫زبان دانشگاهی‬

‫زبان دانشگاهی برای خود یک زبان است.‬ ‫از این زبان در بحث های تخصصی استفاده می شود.‬ ‫از آن در نشریات دانشگاهی نیز استفاده می شود.‬ ‫پیش از این، یک زبان دانشگاهی یکسان وجود داشت.‬ ‫در منطقه اروپائی، برای مدّت های طولانی زبان لاتین در دانشگاه ها رواج داشت.‬ ‫امّا، امروز انگلیسی مهم ترین زبان دانشگاهی است.‬ ‫زبان دانشگاهیی یک نوع زبان بومی است.‬ ‫این زبان شامل بسیاری از واژه های خاص است.‬ ‫مهم ترین ویژگی های آن معیار و رسمی بودن آن است.‬ ‫برخی می گویند که دانشگاهیان به عمد به طور نامفهوم صحبت می کنند.‬ ‫چیزی که پیچیده است، به نظر هوشمندانه تر می رسد.‬ ‫علم بر اساس حقیقت است.‬ ‫بنابراین، باید از یک زبان خنثی استفاده کند.‬ ‫در این زبان جایی برای عناصر لفظی و یا گفتار زینتی وجود دارد.‬ ‫در عین حال، نمونه های بسیاری از زبان های بیش از حد پیچیده وجود دارد.‬ ‫و به نظر می رسد که زبان پیچیده بیشتر انسان را جذب می کند!‬ ‫مطالعات ثابت کرده است که ما به زبان پیچیده تر بیشتر اعتماد بداریم.‬ ‫افراد تحت آزمایش می بایست به چند سئوال پاسخ دهند.‬ ‫این جواب شامل انتخاب بین چندین پاسخ بود.‬ ‫برخی از پاسخ ها به سادگی تدوین شده بودند، سئوالات به نحو پیچیده تری طرح شده بودند.‬ ‫بیشتر افراد تحت آزمایش پاسخ های پیچیده تر را انتخاب کردند.‬ ‫اما این منطقی به نظر نمی رسید!‬ ‫افراد تحت ازمایش فریب زبان را خورده بودند.‬ ‫اگرچه مطالب نامفهوم بودند، ولی تحت تأثیر شکل آن قرار گرفتند.‬ ‫امّا، پیچیده نوشتن همیشه هنر نیست.‬ ‫انسان باید بیاموزد که چگونه مطالب ساده را در زبان پیچیده وارد کند.‬ ‫از طرف دیگر، بیان آسان مطالب دشوار، خیلی ساده نیست.‬ ‫بنابراین گاهی اوقات مطالب ساده واقعا پیچیده است ...‬