کتاب لغت

fa ‫بزرگ – کوچک‬   »   hu nagy – kicsi

‫68 [شصت و هشت]‬

‫بزرگ – کوچک‬

‫بزرگ – کوچک‬

68 [hatvannyolc]

nagy – kicsi

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی مجاری بازی بیشتر
‫بزرگ و کوچک‬ nagy és kicsi nagy és kicsi 1
‫فیل بزرگ است.‬ Az elefánt nagy. Az elefánt nagy. 1
‫موش کوچک است.‬ Az egér kicsi. Az egér kicsi. 1
‫تاریک و روشن‬ sötét és világos sötét és világos 1
‫شب تاریک است.‬ Az éjszaka sötét. Az éjszaka sötét. 1
‫روز روشن است.‬ A nappal világos. A nappal világos. 1
‫پیر و جوان‬ öreg és fiatal öreg és fiatal 1
‫پدربزرگمان خیلی پیر است.‬ A mi nagyapánk nagyon öreg. A mi nagyapánk nagyon öreg. 1
‫70 سال پیش ‫او هم جوان بود.‬ 70 évvel ezelőtt még fiatal volt. 70 évvel ezelőtt még fiatal volt. 1
‫زیبا و زشت‬ szép és csúnya szép és csúnya 1
‫پروانه زیباست.‬ A pillangó szép. A pillangó szép. 1
‫عنکبوت زشت است.‬ A pók csúnya. A pók csúnya. 1
‫چاق و لاغر‬ kövér és sovány kövér és sovány 1
‫یک زن به وزن 100 کیلو، چاق است.‬ Egy nő 100 kilóval kövér. Egy nő 100 kilóval kövér. 1
‫یک مرد به وزن 50 کیلو، لاغر است.‬ Egy férfi 50 kilóval sovány. Egy férfi 50 kilóval sovány. 1
‫گران و ارزان‬ drága és olcsó drága és olcsó 1
‫اتومبیل گران است.‬ Az autó drága. Az autó drága. 1
‫روزنامه ارزان است.‬ Az újság olcsó. Az újság olcsó. 1

‫تغییر کد‬

‫هر روز افراد بیشتری به صورت دو زبانه بزرگ می شوند.‬ ‫آنها می توانند به بیش از یک زبان صحبت کنند.‬ ‫بسیاری از این افراد اغلب زبان خود را عوض می کنند.‬ ‫آنها بسته به موقعیت زبانی را که با آن صحبت می کنند را انتخاب می کنند.‬ ‫به عنوان مثال، آنها در محل کار و خانه به زبان های مختلف صحبت می کنند.‬ ‫با انجام این کار، آنها خود را با محیط تطبیق می دهند.‬ ‫امّا امکان تغییر زبان به صورت غیر ارادی هم وجود دارد.‬ ‫نام این پدیده تغییر کد است.‬ ‫در این حالت، در میان صحبت زبان تغییر می کند.‬ ‫دلایل بسیاری برای این تغییر زبان وجود دارد.‬ ‫آنها اغلب کلمه مناسبی را در یک زبان نمی یابند.‬ ‫و آنها می توانند منظور خود را در زبان دیگر بهتر بیان کنند.‬ ‫همچنین ممکن است که گوینده در یک زبان احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد.‬ ‫آنها از این زبان برای بیان مسائل خصوصی یا شخصی استفاده می کنند.‬ ‫گاهی اوقات هم یک کلمه خاص در یک زبان وجود ندارد.‬ ‫در این حالت گوینده ناچار به تغییر دادن زبان است.‬ ‫یا در صورتی که سخن آنها درک نشد، زبان خود را تغییر می دهند.‬ ‫در این صورت تغییر کد مانند زبان مخفی کار می کند.‬ ‫پیش از این، زبان مخلوط مورد انتقاد بود.‬ ‫تصوّر می شد که گونیده به هیچ کدام از زبان ها درست صحبت نمی کند.‬ ‫امروز مسئله به صورت دیگری دیده می شود.‬ ‫تغییر کد به عنوان یک شایستگی خاص زبانی شناخته شده است.‬ ‫تغییر کد توّسط گویندگان می تواند جالب باشد.‬ ‫اغلب، آنها تنها، زبانی که به آن صحیت می کنند را تغییر نمی دهند.‬ ‫بلکه دیگر عناصر ارتباطی هم تغییر پیدا می کنند.‬ ‫بسیاری از افراد در یکی دیگر از زبان ها سریع تر، بلندتر و یا با تکیه بیشتر صحبت می کنند.‬ ‫یا این که به طور ناگهانی از حرکات، و حالات چهره بیشتری استفاده می کنند.‬ ‫به این ترتیب، تغییر کد همیشه کمی از تغییر فرهنگ را نیز در بر دارد...‬