کتاب لغت

fa ‫در راه‬   »   sk Na cestách

‫37 [سی و هفت]‬

‫در راه‬

‫در راه‬

37 [tridsaťsedem]

Na cestách

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی اسلواکی بازی بیشتر
‫او (مرد) با موتورسیکلت حرکت می‌کند.‬ Jazdí na motorke. Jazdí na motorke. 1
‫او (مرد) با دوچرخه حرکت می‌کند.‬ Jazdí na bicykli. Jazdí na bicykli. 1
‫او (مرد) پیاده می‌رود.‬ Ide pešo. Ide pešo. 1
‫او (مرد) با کشتی حرکت می‌کند.‬ Ide loďou. Ide loďou. 1
‫او (مرد) با قایق حرکت می‌کند.‬ Ide člnom. Ide člnom. 1
‫او (مرد) شنا می‌کند.‬ Pláva. Pláva. 1
‫اینجا جای خطرناکی است؟‬ Je to tu nebezpečné? Je to tu nebezpečné? 1
‫آیا تنهایی قدم زدن خطرناک است؟‬ Je nebezpečné stopovať sám? Je nebezpečné stopovať sám? 1
‫آیا پیاده روی در شب خطرناک است؟‬ Je nebezpečné prechádzať sa v noci? Je nebezpečné prechádzať sa v noci? 1
‫ما راه را (با ماشین) اشتباه رفته ایم.‬ Zablúdili sme. Zablúdili sme. 1
‫ما در مسیر اشتباه هستیم.‬ Sme na nesprávnej ceste. Sme na nesprávnej ceste. 1
‫ ما باید برگردیم.‬ Musíme sa obrátiť. Musíme sa obrátiť. 1
‫اینجا کجا می‌شود پارک کرد؟‬ Kde sa tu dá zaparkovať? Kde sa tu dá zaparkovať? 1
‫آیا ‫اینجا پارکینگ هست؟‬ Je tu nejaké parkovisko? Je tu nejaké parkovisko? 1
‫چقدر می‌شود اینجا پارک کرد؟‬ Ako dlho sa tu dá parkovať? Ako dlho sa tu dá parkovať? 1
‫شما اسکی می‌کنید؟‬ Lyžujete? Lyžujete? 1
‫با تله سیژ (بالابر اسکی) بالا می‌روید؟‬ Idete lyžiarskym vlekom hore? Idete lyžiarskym vlekom hore? 1
‫آیا می‌شود اینجا چوب اسکی کرایه کرد؟‬ Dajú sa tu požičať lyže? Dajú sa tu požičať lyže? 1

‫خود گویه‬

‫وقتی کسی با خود حرف می زند، برای شنوندگان عجیب است.‬ ‫در حالی که معمولا تقریبا هرکسی با خود حرف می زند.‬ ‫روانشناسان برآورد می کنند که بیش از 95 درصد از بزرگسالان با خود حرف می زنند.‬ ‫کودکان تقریبا همیشه در هنگام بازی با خود حرف می زنند.‬ ‫بنابراین حرف زدن با خود امری کاملا طبیعی است.‬ ‫این یک نوع خاصی از ارتباطات است.‬ ‫و مزایای بسیاری در گاهگاهی حرف زدن با خود وجود دارد!‬ ‫زیرا افکار ما را از طریق حرف زدن سازماندهی می کند.‬ ‫وقتی ما با خود حرف می زنیم، صدای درونی ما بروز می کند.‬ ‫یا شاید بتوان گفت که فکر کردن به صدای بلند است.‬ ‫خصوصا افراد پریشان احوال اغلب با خود حرف می زنند.‬ ‫در این افراد، منطقه خاصی از مغز کمتر فعّال است.‬ ‫در نتیجه، کمتر سازمان یافته است.‬ ‫آنها با حرف زدن با خود به روشمند کردن خود کمک می کنند.‬ ‫خودگویه ها همچنین به ما در تصمیم گیری کمک می کنند.‬ ‫و راه بسیار خوبی برای تنش زدائی است.‬ ‫خودگویه تمرکز حواس را افزایش می دهد و شما را سازنده تر می کند.‬ ‫زیرا صحبت کردن در مورد چیزی با صدای بلند بیشر از فکر کردن به آن طول می کشد.‬ ‫ما وقتی که صحبت می کنیم بیشتر از افکارمان آگاه هستیم.‬ ‫اگر در هنگام آزمون های دشوار با خود حرف بزنیم بهتر آن را انجام می دهیم.‬ ‫آزمایشات مختلف این امر را نشان داده اند.‬ ‫ما همچنین می توانیم با حرف زدن با خود شجاعت خود را تقویت کنیم.‬ ‫بسیاری از ورزشکاران برای ایجاد انگیزه در خود با خود حرف می زنند.‬ ‫متاسفانه، ما معمولا در موقعیت های منفی با خود حرف می زنیم.‬ ‫بنابراین، باید همیشه سعی کنیم که مثبت باشیم.‬ ‫و ما اغلب باید آرزوهای خود را مرور کنیم.‬ ‫و از این راه و از طریق حرف زدن بر اعمال خود به صورت مثبت تاثیر می گذاریم.‬ ‫اما متاسفانه، زمانی این موضوع کارساز است که ما واقع بین باشیم.‬