کتاب لغت

fa ‫حروف ربط 2‬   »   ko 접속사 2

‫95 [نود و پنج]‬

‫حروف ربط 2‬

‫حروف ربط 2‬

95 [아흔다섯]

95 [aheundaseos]

접속사 2

[jeobsogsa 2]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان کره‌ای بازی بیشتر
‫او (زن) از کی دیگر کار نمی‌کند؟‬ 그녀는 언제부터 일을 안 해요? 그녀는 언제부터 일을 안 해요? 1
g-uny-on--n --n--bu-eo-il-eul----hae-o? geunyeoneun eonjebuteo il-eul an haeyo?
‫از زمان ازدواجش؟‬ 결혼한 후부터요? 결혼한 후부터요? 1
gye--honhan----uteo-o? gyeolhonhan hubuteoyo?
‫بله، او از وقتی که ازدواج کرده است، دیگر کار نمی‌کند.‬ 네, 그녀는 결혼한 후부터 더이상 일을 안 해요. 네, 그녀는 결혼한 후부터 더이상 일을 안 해요. 1
n-- g-un-e----n gy-o--o-han--u--t-- -eo-sa-------u---------o. ne, geunyeoneun gyeolhonhan hubuteo deoisang il-eul an haeyo.
‫او (زن) از وقتی که ازدواج کرده است دیگر کار نمی‌کند.‬ 그녀는 결혼한 후부터, 더이상 일을 안 해요. 그녀는 결혼한 후부터, 더이상 일을 안 해요. 1
geuny-oneu---ye---onha--hu-ut--- ----sa-g-i---u---n-h--y-. geunyeoneun gyeolhonhan hubuteo, deoisang il-eul an haeyo.
‫آنها ‫از وقتی که با هم آشنا شدند خوشبخت هستند.‬ 그들은 서로 만난 후부터, 행복해요. 그들은 서로 만난 후부터, 행복해요. 1
g-u-eul-e-n s-o-o --n--n---bute----a---bog-ae-o. geudeul-eun seolo mannan hubuteo, haengboghaeyo.
‫آنها ‫از وقتی بچه دار شده اند به ندرت بیرون می‌آیند.‬ 그들은 아이들이 생긴 후부터, 외출을 잘 안해요. 그들은 아이들이 생긴 후부터, 외출을 잘 안해요. 1
geude-------a-d--l----ae-----n ---u-eo--o--h---eu- -al an--e-o. geudeul-eun aideul-i saeng-gin hubuteo, oechul-eul jal anhaeyo.
‫او (زن) کی تلفن می‌کند؟‬ 그녀는 언제 전화해요? 그녀는 언제 전화해요? 1
ge---e---un---nje-je---wa-aey-? geunyeoneun eonje jeonhwahaeyo?
‫در حین رانندگی؟‬ 운전할 때요? 운전할 때요? 1
un------l tt--yo? unjeonhal ttaeyo?
‫بله، وقتی که رانندگی می‌کند.‬ 네, 운전할 때요. 네, 운전할 때요. 1
n-,-u-j--nh-l t-aey-. ne, unjeonhal ttaeyo.
‫او (زن) ضمن رانندگی تلفن می‌کند؟‬ 그녀는 운전하면서 전화해요. 그녀는 운전하면서 전화해요. 1
g-u--e--e-n u----nh-my-o-seo---o-----a--o. geunyeoneun unjeonhamyeonseo jeonhwahaeyo.
‫او ضمن اتو کردن تلویزیون تماشا می‌کند.‬ 그녀는 다림질을 하면서 티비를 봐요. 그녀는 다림질을 하면서 티비를 봐요. 1
ge-nye----n---li-j---eu- -amy--ns-- tibil--l-bwa--. geunyeoneun dalimjil-eul hamyeonseo tibileul bwayo.
‫او (زن) ضمن انجام تکالیف مدرسه موسیقی گوش می‌دهد.‬ 그녀는 일을 하면서 음악을 들어요. 그녀는 일을 하면서 음악을 들어요. 1
ge--y-o--u--i---ul-hamy-o-seo e-m------- d-u--eoyo. geunyeoneun il-eul hamyeonseo eum-ag-eul deul-eoyo.
‫من موقعی که عینک نمی‌زنم هیچ چیز نمی‌بینم.‬ 저는 안경이 없으면 아무 것도 못 봐요. 저는 안경이 없으면 아무 것도 못 봐요. 1
jeon-u---n-ye--g-- eob---u-y-o- -m- geosdo m-s-b----. jeoneun angyeong-i eobs-eumyeon amu geosdo mos bwayo.
‫من موقعی که موسیقی بلند است هیچ چیز نمی‌فهمم.‬ 저는 음악이 너무 시끄러우면 아무 것도 못 이해해요. 저는 음악이 너무 시끄러우면 아무 것도 못 이해해요. 1
je-n--- eu--a--- n-om--s---eu--o--yeo- a-- ---s-o---- ---e---y-. jeoneun eum-ag-i neomu sikkeuleoumyeon amu geosdo mos ihaehaeyo.
‫من موقعی که سرما خورده ام هیچ بویی را حس نمی‌کنم.‬ 저는 감기가 걸리면 아무 냄새도 못 맡아요. 저는 감기가 걸리면 아무 냄새도 못 맡아요. 1
je---u--g-mg-ga g-oll--y--n -m- -a-m---do --s-m-t----. jeoneun gamgiga geollimyeon amu naemsaedo mos mat-ayo.
‫موقعی که باران می‌بارد ما سوار تاکسی می‌شویم.‬ 우리는 비가 오면 택시를 잡을 거예요. 우리는 비가 오면 택시를 잡을 거예요. 1
u-ineun bi-- o-y-----a---il-ul jab-eul ---ye--. ulineun biga omyeon taegsileul jab-eul geoyeyo.
‫اگر در بخت آزمایی برنده شویم، به دور دنیا سفر می‌کنیم.‬ 우리는 복권에 당첨되면 세계일주 여행을 할 거예요. 우리는 복권에 당첨되면 세계일주 여행을 할 거예요. 1
u---eu- -----on-e-d-ngc-e-m---my-on--egy--lju y--h--ng---l h-l-ge-y--o. ulineun boggwon-e dangcheomdoemyeon segyeilju yeohaeng-eul hal geoyeyo.
‫اگر او زود نیاید ما غذا را شروع می‌کنیم.‬ 우리는 그가 곧 오지 않으면 식사를 시작할 거예요. 우리는 그가 곧 오지 않으면 식사를 시작할 거예요. 1
ulin-u- geu-a -o- o-- -----u--e---s-gsaleul-----gh------ye--. ulineun geuga god oji anh-eumyeon sigsaleul sijaghal geoyeyo.

‫زبان اتحادیّه اروپا‬

‫امروز اتحادیّه اروپا متشکل از بیش از 25 کشور جهان است.‬ ‫در آینده، حتی کشورهای بیشتری دراتحادیّه اروپا خواهند بود.‬ ‫یک کشور جدید معمولا به معنای یک زبان جدید نیز هست.‬ ‫در حال حاضر، به بیش از 20 زبان مختلف در اتحادیّه اروپا سخن گفته می شود.‬ ‫همه زبان ها در اتحادیّه اروپا برابر هستند.‬ ‫این تنوع زبان ها جالب است.‬ ‫اما می تواند منجر به بروز مشکلاتی نیز بگردد.‬ ‫منتقدان بر این باورند که بسیاری زبان ها یک مانع برای اتحادیّه اروپا است.‬ ‫آنها مانع همکاری موثر هستند.‬ ‫بنابراین، بسیاری فکر می کنند، که باید یک زبان مشترک وجود داشته باشد.‬ ‫همه کشورها باید بتوانند با این زبان ارتباط برقرار کنند.‬ ‫اما این کار آسانی نیست.‬ ‫هیچ زبانی را نمی توان به عنوان زبان رسمی تعیین کرد.‬ ‫کشورهای دیگر احساس محرومنسّت می کنند.‬ ‫و یک زبان کاملا خنثی هم در اروپا وجود ندارد ...‬ ‫زبان مصنوعی مانند اسپرانتو نیز به کار نمی آید.‬ ‫زیرا فرهنگ یک کشور همیشه در زبان منعکس شده است.‬ ‫بنابراین، هیچ کشوری نمی خواهد زبان خود را ترک کند.‬ ‫این کشورها بخشی از هویت خود را در زیان خود می بینند.‬ ‫سیاست زبان یک موضوع مهم در دستور کار اتحادیّه اروپا است.‬ ‫حتّی یک کمیسر برای چندزبانگی وجود دارد.‬ ‫اتحادیّه اروپا بیشترین مترجم و مترجم شفاهی را در سراسر جهان دارد.‬ ‫در حدود 3500 نفر برای انجام یک قرارداد کار می کنند.‬ ‫امّا، تمام اسناد را همیشه نمی توان ترجمه کرد.‬ ‫زیر مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است.‬ ‫بسیاری از اسناد فقط به چند زبان ترجمه شده است.‬ ‫بسیاری زبان ها یکی از بزرگترین چالش های اتحادیّه اروپا است.‬ ‫اروپا باید بدون از دست دادن هویت های زیاد متّحد شود!‬