کتاب لغت

fa ‫ زمان گذشته 4‬   »   ar ‫صيغة الماضي 4‬

‫84 [هشتاد و چهار]‬

‫ زمان گذشته 4‬

‫ زمان گذشته 4‬

‫84 [أربعة وثمانون]

84 [arabeat wathamanun]

‫صيغة الماضي 4‬

ṣīghat al-māḍī 4

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عربی بازی بیشتر
‫خواندن‬ يقرأ يقرأ 1
y-qra yaqra
‫من خوانده ام.‬ لقد قرأت. لقد قرأت. 1
laq-d-qa-a’--. laqad qara’tu.
‫من تمام رمان را خوانده ام.‬ قرأت الرواية كاملة. قرأت الرواية كاملة. 1
q-ra-t- -------y-h kāmi-a-. qara’tu al-riwāyah kāmilah.
‫فهمیدن‬ يفهم يفهم 1
yaf-am yafham
‫من فهمیده ام.‬ لقد فهمت. لقد فهمت. 1
l---d fa--m-u. laqad fahimtu.
‫من تمام متن را فهمیده ام/فهمیدم.‬ لقد فهمت النص بأكمله. لقد فهمت النص بأكمله. 1
laqa--f-h---- -l-naṣṣ -------i-. laqad fahimtu al-naṣṣ biakmalih.
‫پاسخ دادن‬ يجيب. يجيب. 1
yu--b yujīb
‫من پاسخ داده ام.‬ ‫لقد أجبت. ‫لقد أجبت. 1
l-qad---ib-. laqad ajibt.
‫من به تمامی‌سوالات پاسخ داده ام.‬ ‫لقد أجبت على جميع الأسئلة. ‫لقد أجبت على جميع الأسئلة. 1
laqad----bt ‘al-----ī- a--as’ilah. laqad ajibt ‘alā jamī‘ al-as’ilah.
‫من آن را می‌دانم – من آن را می‌دانستم.‬ أنا ‫أعلم ذلك ـــ لقد علمت ذلك. أنا ‫أعلم ذلك ـــ لقد علمت ذلك. 1
a---a--a- dhāli- — ---------i-tu dhā-ik. ana a‘lam dhālik — laqad ‘alimtu dhālik.
‫من آن را می‌نویسم – من آن را نوشته ام.‬ أنا ‫أكتب ذلك ـــ لقد كتبت ذلك. أنا ‫أكتب ذلك ـــ لقد كتبت ذلك. 1
ana--kt-----ā--k-- laqa--katab-u----l--. ana aktub dhālik — laqad katabtu dhālik.
‫من آن را می‌شنوم – من آن را شنیده ام.‬ أنا ‫أسمع ذلك ـــ لقد سمعت ذلك. أنا ‫أسمع ذلك ـــ لقد سمعت ذلك. 1
an- -s-a‘ d-āli--—-l-----sa---t--d-ā-i-. ana asma‘ dhālik — laqad sami‘tu dhālik.
‫من آن را می‌گیرم – من آن را گرفته ام.‬ أنا ‫أُحضر ذلك ـــ لقد أحضرت ذلك. أنا ‫أُحضر ذلك ـــ لقد أحضرت ذلك. 1
an---ḥa--r-dhāl-- — laq-d a-ḍ-rt--dhāl--. ana uḥaḍir dhālik — laqad aḥḍartu dhālik.
‫من آن را می‌آورم – من آن را آورده ام.‬ أنا ‫أجلب ذلك ـــ لقد جلبت ذلك. أنا ‫أجلب ذلك ـــ لقد جلبت ذلك. 1
a-a--j-----hā----- -a--d j---b---dhā-i-. ana ajlib dhālik — laqad jalabtu dhālik.
‫من آن را می‌خرم – من آن را خریده ام.‬ أنا ‫أشترِي ذلك ـــ لقد اشتريت ذلك. أنا ‫أشترِي ذلك ـــ لقد اشتريت ذلك. 1
a-a---hta-ī -hā-ik —----ad is-t--ay-- dh--ik. ana ashtarī dhālik — laqad ishtaraytu dhālik.
‫من منتظر آن هستم – من منتظر آن بوده ام.‬ أنا ‫أتوقع ذلك ـــ لقد توقعت ذلك. أنا ‫أتوقع ذلك ـــ لقد توقعت ذلك. 1
ana -taw-qq-‘ dhāli--- --qa- t-ww-qa-t--d-ā---. ana atawaqqa‘ dhālik — laqad tawwaqa‘tu dhālik.
‫من آن را توضیح می‌دهم – من آن را توضیح داده ام.‬ أنا ‫أشرح ذلك ـــ لقد شرحت ذلك. أنا ‫أشرح ذلك ـــ لقد شرحت ذلك. 1
ana-ash-a---hāl-k — --q---s---ḥ-u dhālik. ana ashraḥ dhālik — laqad sharḥtu dhālik.
‫من آن را می‌شناسم – من آن را می‌شناختم.‬ أنا ‫أعرف ذلك ـــ لقد عرفت ذلك. أنا ‫أعرف ذلك ـــ لقد عرفت ذلك. 1
ana-a‘r---d-āl-k - -a--d----aftu-----i-. ana a‘rif dhālik — laqad ‘araftu dhālik.

‫کلمات منفی را به زبان مادری ترجمه نمی شود‬

‫افراد چند زبانه هنگام خواندن به طور ناخودآگاه مطلب را به زبان مادری خودترجمه می کنند.‬ ‫این کار به طور خودکار و بدون این که خواننده از آن اطلاع پیدا کند اتّفاق می افتد.‬ ‫می توان گفت که در اینجا مغز مانند یک مترجم به طور همزمان عمل می کند.‬ ‫اما همه چیز را ترجمه نمی کند!‬ ‫یک مطالعه نشان داده است که مغز دارای یک فیلتر در درون خود است.‬ ‫این فیلتر تصمیم می گیرد که چه مطالبی ترجمه شود.‬ ‫و به نظر می رسد که فیلتر کلمات خاصی را نادیده می گیرد.‬ ‫کلمات منفی به زبان مادری ترجمه نشده است.‬ ‫محقّقان افرادی که زبان بومی آنها چینی بود را برای آزمایش خود انتخاب کردند.‬ ‫تمام افرد تحت آزمایش به انگلیسی به عنوان زبان دوم خود صحبت کردند.‬ ‫افراد تحت آزمایش می بایست کلمات مختلف انگلیسی را ارزیابی کنند.‬ ‫این کلمات دارای محتوای احساسی مختلف بودند.‬ ‫در آن عبارت های مثبت، منفی و خنثی وجود داشت.‬ ‫مغز افراد تحت آزمایش را هنگامی که مشغول خواندن کلمات بودند مورد مطالعه قرار گرفت.‬ ‫یعنی، محقّقان فعّالیت الکتریکی مغز را اندازه گیری کردند.‬ ‫با انجام این کار، آنها می توانستند چگونگی کار مغز را ببینند.‬ ‫علامت های خاصی در طول ترجمه کلمات تولید می شود.‬ ‫که نشان می دهد که مغز فعّال است.‬ ‫امّا، مغز افراد تحت آزمایش هیچ فعّالیتی نسبت به کلمات منفی نشان نداد.‬ ‫تنها عبارت های مثبت یا خنثی ترجمه شدند.‬ ‫محقّقان هنوز دلیل این کار را نمی دانند.‬ ‫در تئوری، پردازش مغز برای تمام کلمات یکسان است.‬ ‫شاید، امّا، آن فیلتر به سرعت هر کلمه را بررسی می کند.‬ ‫مطلب زمانی که هنوز در حال خوانده شدن به زبان دوم بود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.‬ ‫اگر یک کلمه منفی باشد، حافظه مسدود می شود.‬ ‫به عبارت دیگر، مغز نمی تواند به این کلمه در زبان مادری خود فکر کند.‬ ‫افراد می توانند به کلمات به طور حسّاس واکنش نشان دهند.‬ ‫شاید مغز می خواهد از آنها در مقابل شوک های عاطفی محافظت کند ...‬